جدول جو
جدول جو

معنی ده جمعه - جستجوی لغت در جدول جو

ده جمعه
(دِهْ جُ عِ)
دهی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان. واقع در 24هزارگزی جنوب مشیز. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَهْ جُ عِ)
باقیمانده از شراب. (ناظم الاطباء). کنایه از شراب که در ته جام بماندبه اضافت و بدون اضافت. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ حَ زَ)
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. واقع در24هزارگزی خاور سنقر. سکنۀ آن 330 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ جَ)
دهی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. واقع در 75هزارگزی شمال خاوری بافق دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ جَ)
دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 15هزارگزی باختر دشتیاری. سکنۀ آن 250تن. آب آن از باران تأمین می شود. ساکنان از طایفۀسردارزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ مِهْ)
بزرگ ده. صاحب ده. رئیس ده. کدخدا. دهخدا. دهبان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ده مه
تصویر ده مه
صاحب و رئیس ده، کد خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در جمله
تصویر در جمله
((دَ. جُ لِ))
خلاصه، بالاخره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از در جمع
تصویر در جمع
در کنار
فرهنگ واژه فارسی سره